فرهنگ و جامعه

نشست تخصصی «نقش هنر و بازی در رشد مغز کودک»؛ خلاقیت در بازی و هنر امری جمعی است

سومین نشست تخصصی نمایشگاه «پلکان» با موضوع «نقش هنر و بازی در رشد مغز کودک» برگزار شد.

به گزارش روزنه هنر، نشست تخصصی «نقش هنر و بازی در رشد مغز کودک» از سلسله برنامه‌های نمایشگاه «پلکان» با حضور عبدالرحمن نجل رحیم (مغز پژوه) و سمیه دادرس (نقاش و پژوهشگر نمایشگاه «پلکان») بعدازظهر جمعه ۲۶ خردادماه، در سالن شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد.

عبدالرحمن نجل رحیم در این نشست گفت: رویداد پلکان ایده بسیار زیبایی دارد. از برگزارکنندگان این برنامه تشکر می‌کنم. در این جلسه تلاش می‌کنم آنچه آموختم در اختیار حاضران قرار دهم. شخصا خودم را نقاد می‌دانم و اگر بخواهم به عنوان این نشست نقد کوچکی کنم باید بگویم چرا ما باید مغز کودک را به عنوان واحدی جداگانه بگیریم و چرا از نقش هنر و بازی در رشد مغزهای کودکان نگوییم؟! ما جمع نمی‌بندیم و این موضوع به ایدئولوژی مرتبط است. اکنون فردیت ما جمع را می‌سازد و جمع تاثیری در فردیت ما ندارد. این ایدئولوژی از نگاه فرد به جامعه ناشی می‌شود. این همان ایدئولوژی نئولیبرالی است.

او با بیان این پرسش که چرا هنوز انسان خردمند امروز باید در جهان دوپاره زندگی کند، ادامه داد: به عنوان یک مغزپژوه می‌توانم به مسائل اجتماعی، سیاسی نقد داشته باشم. متاسفانه باید بگویم حتی روانشناسی ما فردی به موضوع نگاه می‌کند و راه‌حل‌هایش برای فرد است که چه کارهایی انجام دهد؟! ما در این محدوده در حال زندگی هستیم و این چیزی است که برای ما انتخاب شده است. از عبارت این نشست اینطور می‌فهمیم مغزهای رشد یافته تک به تک هستند که جامعه را تشکیل می‌دهند. این نگاه جز به کل در جهان وجود دارد. به عبارتی این به معنای آن است که اگر دگرگونی در مغزهای تک تک ما رخ ندهد، در مغزهای جمع هم اتفاق نمی‌افتد. اگر هم در جمع اتفاقی رخ دهد همگی متعجب می‌شویم. به عنوان مثال در چند ماه اخیر که شاهد حرکت جمعی بودیم تقریبا همگی غافلگیر شدیم.

نجل رحیم در ادامه عنوان کرد: وقتی شما داده‌های مغزی را به‌صورت فردی بررسی می‌کنید، کاملا متفاوت از نگاه جمعی است. این موضوعی است که اکنون تازه در حال متوجه شدن آن هستند. تلاشم این است که بگویم این نگرش فردی غلط است اما در جامعه ما حاکم است.

این مغزپژوه با بیان اینکه بازی اتفاق مهمی است که ویژگی‌های بسیاری را هویدا می‌کند، گفت: در بازی می‌توان قواعد را تغییر داد و این اتفاق جالب توجهی است. ما اکنون در حال زندگی در اسطوره‌های علمی هستیم که خودمان ساختیم. استعاره مغز به مثابه رایانه یکی از این موضوعات است که شخصا ۲۶ سال است در حال جنگ با آن هستم ولی هنوز تا از مغز صحبت می‌کنیم، رایانه تصویر می‌شود. بنابراین تغییر اسطوره‌های علمی کاری به شدت دشوار است. در جهانی که رایانه همه‌ی مختصات زندگی ما را فتح کرده است، چنین تصوری ایجاد شده اما آیا واقعا کارکرد مغز به این صورت است؟ ۲۶ سال پیش در کتاب جهان در مغز در این باره نوشتم اما هنوز باور بسیاری این است که ما بهتر از رایانه نمی‌توانیم مغز را توجیه کنیم. پشت سر این، افسانه علمی وجود دارد که دست من و شما نیست و به ایدئولوژی نئولیبرالی مرتبط می‌شود که در جهان حاکم است.

او در ادامه افزود: به این ترتیب حتی بسیاری از متفکران فکر می‌کنند، اگر مغز را در فضای آزمایشگاه، کوزه، گلدان بگذاریم، همان کاری را می‌کند که در بدن ما در حال فعالیت است. این اشتباه بزرگ علمی است که کار مغز بدون در نظر گرفتن کار بدن در نظر گرفته می‌شود. بنابراین مغز ما باید عضوی باشد که با جامعه انسانی در ارتباط است، پس باید کارکرد آن در بدن انسان بررسی شود. مغز ما عضوی از بدن است که با فرهنگ جامعه انسانی مرتبط است. به عنوان مثال همین موضوع از کودکی فعالیت تشخیص چهره را در کودک را به‌گونه‌ای ایجاد می‌کند تا در هنگام شیرخوردن با چهره مادر ارتباط برقرار کند. این آغاز فعالیت چهره‌شناسی انسان است که در آینده به جایی می‌رسد که انسان هزاران چهره را در ذهنش طبقه‌بندی کند. افسانه علمی دیگر درباره مغز این است که مغز چون مخزنی است که هرچه از اطلاعات آن را پر کنیم، مانند ماشین بهتر کار می‌کند. به همین دلیل خانواده در کودکی فکر می‌کند هرچه بیشتر کودک را به کلاس‌های مختلف بفرستد به نفع اوست.

نجل‌رحیم در بخش دیگری از صحبت‌هایش گفت: در کتاب جدید خود که زیستن در جهان دوپاره است درباره ذهنیت متفکران مختلفی چون فروید درباره مغز نوشتم که البته در بسیاری از موارد اشتباه فکر می‌کردند. اطلاعات جدید منتشر شده، ادعاهای آنها را رد می‌کنند.

نجل‌رحیم در بخش دیگری از صحبت‌هایش درباره بازی و هنر در کودکان گفت: مسئله خلاقیت در بازی و هنر امری فردی نبوده و امری جمعی به شمار می‌آید. حس جمع‌گرایی در این اتفاق وجود دارد. بازی برای کودک از ابتدا مهم است اما با دیگری اتفاق می‌افتد. بازی با وجود دیگری معنا مفهوم میابد. زیرا شما باید غافلگیری را در صورت فرد مقابل ببینید تا متوجه خلاقیت خود بشوید. به‌همین دلیل باید بگویم خلاقیت در بازی محصول فرد نیست.
او ادامه داد: وانمود کردن اولین بازی خلاقانه است که در کودکان به وجود می‌آید. دکتر بازی و قرار گرفتن در نقش‌های مختلف در کودک از همین قرار است که در سن دو سالگی در آن به وجود می‌آید. این همان تئاتر است که در کودکی همگی آن را تجربه کردیم. کودک حتی با زبان درآوردن در مقابل پدر و مادر در حال بازی کردن است. این شکستن یک قرارداد است که از طرف کودک اتفاق می‌افتد. در واقع هر بازی شکستن قواعد است که تجربه اندوزی را برای او به همراه دارد. در نهایت اینکه بازی تا آخر زندگی در تجربه کردن به ما کمک می‌کند.

این مغزپژوه در ادامه صحبت‌هایش بیان کرد: دانشمندان زندگی را به دو بخش تقسیم می‌کنند. دوران بیناسوژگی اولیه که تا ۹ ماهگی کودک است و دوران بیناسوژگی دوم که از ۹ ماهگی تا دو سالگی است. در بخش دوم معناسازی در ذهن کودک انفاق می‌‌افتد. مثلا وقتی مادر آب می‌‌خورد، کودک نیز آن را یاد می‌گیرد. خیالبافی نیز بخش دیگری است که همزمان با بازی در ذهن کودک اتفاق می‌افتد. چون در بازی ذهن چهارچوب واقعیت را شکسته و چهارچوب دیگری ایجاد می‌کند.

علاقمندان به تماشای آثار و برنامه‌های مختلف حاضر در نمایشگاه «پلکان»، می‌توانند تا ۲۹ خرداد ماه، از یکشنبه تا جمعه از ساعت ۱۵ تا ۲۱ به خانه هنرمندان ایران مراجعه کنند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا