فرهنگ و جامعه

زبان تبری در حال خاموشی است

زبان تبری از دیرباز در کنار زبان‌های گیلی، تالشی و سمنانی از گروه‌های زبان‌های شمال‌غربی ایران بوده که در تعداد کاربران و واژگان، از اصلی‌ترین و مهم‌ترین زبان‌های البرز شمالی و جنوبی به شمار می‌آید. این زبان که زبان اصلی مردم مازندران است، در چند سال اخیر زیر سایه بی‌مهری قرار گرفته‌ است.

به گزارش روزنه هنر، «جهانگیر نصری اشرفی»، پژوهشگر و نویسنده نامی فرهنگ و سنن شفاهی ایران درباره ضرورت حفظ و احیاء خط و زبان تبری و اهمیت آموزش و انتقال آن به نسل آینده می‌گوید.

نصری اشرفی متولد ۱۳۳۶ است و حاصل بیش از چهار دهه پژوهش میدانی و جست‌وجوی او در فرهنگ، موسیقی، هنر، زبان و ادبیات مازندران آثاری ازجمله «فرهنگ واژگان طبری»، «دانشنامه تبرستان و مازندران» و بیش از ده‌ها اثر پژوهشی است که امروز به عنوان منابع پژوهشی در اختیار پژوهشگران قرار دارد.

زبان‌ها خودشان تاریخ هستند

خط و زبان تبری بخشی مهم از تاریخ و فرهنگ این منطقه را در خود حفظ کرده‌اند، با این‌حال زبان تبری در سال‌های اخیر از گزند فراموشی و بی‌توجهی در امان نبوده، جهانگیر نصری اشرفی درباره زبان تبری و خطر از بین رفتن آن می‌گوید: زبان تبری در حال خاموشی است. خوشبختانه ماده‌ای در قانون اساسی داریم که براساس آن، تمامی اقوام ایرانی می‌توانند زبان خود را در مدارس تدریس کنند و این نص قانون اساسی است.

او درباره دلایل عدم‌آموزش زبان‌های بومی در مدارس اعتقاد دارد: شاید بتوان به دلیل التهابات خاورمیانه و نفوذ انواع دیدگاه‌های شوونیستی و ناسیونالیستی قوم‍‌گرایانه به عدم‌تدریس و آموزش زبان‌های بومی در مدارس حق داد، ممکن است این تصور وجود داشته باشد که با تدریس زبان‌های بومی در مدارس انشقاق ایجاد شود و وحدت ملی از بین برود.

نصری اشرفی با تاکید بر اهمیت ارج نهادن به زبان فارسی، درباره لزوم توجه به آموزش زبان بومی در جامعه می‌گوید: ما زبان فارسی را داریم که همگی به آن ارج می‌دهیم و از آن بهره می‌بریم. تمام زبان‌های بومی ما، به‌ویژه زبان‌های پهلوی غربی و شرقی که همان فارسی میانه‌اند، یا زبان مازندرانی، کومشی، آذری که متاسفانه از بین رفته و زبان کردی، می‌توانستند با هدف توسعه و بقای فرهنگ و تاریخ به‌عنوان زبان دوم در آموزش و پرورش آموزش داده شوند.

این نویسنده بقای زبان‌های بومی را در آموزش کودکان دانسته و می‌گوید: اساساً ماهیت حفظ زبان در آموزش دوره کودکی است، می‌توانستیم زبان تبری را به عنوان مرحله‌ای از زمان و تاریخ این خطه در کنار زبان فارسی آموزش دهیم تا حفظ و جاری شود.

به گفته نصری اشرفی، زبان تبری درواقع زبان فارسی میانه است که زبانشناسان به عنوان زبان پهلوی می‌شناسند، او در این‌باره اظهار می‌کند: ما زبان فارسی باستان، میانه و نو را داشتیم، فارسی نو از دل فارسی میانه بیرون آمده و کلیت آن زبان فارسی میانه است؛ مثل انگلیسی کلاسیک در زبان شکسپیر، یا سنسکریت کلاسیک که کتاب‌های بودایی به آن نوشته می‌شد، امروز مردم هند با سنسکریت کلاسیک آشنایی کامل ندارند چرا در واقع هندی‌های امروز به سنسکریت اما سنسکریت نو صحبت می‌کنند.

سرپرست دانشنامه تبرستان و مازندران درباره اهمیت زبان‌های بومی و چرایی تاکید فرهنگ شناسان بر حفظ آنها می‌گوید: زبان موجودی زنده است که رشد می‌کند و در گذر زمان افزوده‌هایی به آن الحاق و یا کاستی‌هایی در آن ایجاد می‌شود. این زبان‌ها خودشان تاریخ هستند، واژگان آنها راوی تاریخ ایران‌اند و هویت ما از دل این واژگان استخراج می‌شود.

نصری اشرفی به واژگان تبری و نقش آنها در شناسایی فرهنگ و پیشینه مازندران اشاره می‌کند: به‌عنوان مثال در زبان تبری اسامی صدها قلعه، برج و بارو باقی مانده که «کِلا» خوانده می‌شد. این واژه به‌تنهایی بیانگر نظام سیاسی و نظامی ما در دوران ملوک‌الطوایفی است، درحقیقت براساس واکاوی این واژگان است که ما درمی‌یابیم اساساً چرا در این منطقه تعداد زیادی قلعه داشتیم یا سازوکارهای سیاسی و نظامی منطقه به چه شکل بود.

به اعتقاد نصری اشرفی، هر یک از واژگان بار اقتصادی، اجتماعی، تاریخی، فرهنگی، نظامی و سیاسی دارند، او می‌گوید: بسیاری از اوزان در زبان‌ها نشانگر تعاملات اقتصادی ما هستند و زبان‌شناسان با تکیه بر آنها می‌توانند به این دانش پی ببرند که تعامل اقتصادی بین مالیات‌دهنده و مالیلت‌گیرنده، خریدار و فروشنده، خانواده‌ها و عموم مردم چطور انجام می‌شد. تمام این داده‌های تاریخی در واژه‌ها و در دل این زبان‌ها نهفته است.

با خاموشی زبان، تاریخ نیز خاموش می‌شود

نصری اشرفی که در حال تدوین «فرهنگ زبان تبری» در ۱۰ جلد است بر ضرورت انتقال زبان به نسل آینده تاکید می‌کند: در فرهنگ زبان تبری به تمامی این موارد با هدف انتقال این دانش به نسل آینده پرداخته‌ایم. بسیاری از مواریث دیگر مانند پوشاک، خوراک و زیست از دل همین زبان استخراج می‌شود. باید تاکید کنم زبان تاریخ زنده است که با خاموشی آن، تاریخ ما نیز خاموش می‌شود.

این نویسنده به واژه «کیو» که در زبان تبری به معنای قنات است، اشاره می‌کند و می‌گوید: کیو به معنی آب بزرگ است و در زبان تبری به قنات کیو گفته می‌شد. امروز کمتر کسی می‌داند که در تبرستان بیش از صدها رشته قنات از ساری تا گرگان داشتیم، حفظ و انتقال این تاریخ و واژگان تنها با دانش زبانی محقق می‌شود.

او می‌افزاید: زبان این اهمیت کلیدی و کاربردی را دارد که با آن، به انواع تاریخ آیینی، مذهبی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی پی ببریم و به همین دلیل، بسیار حائز اهمیت است که به عنوان زبان دوم، برای شناسایی فرهنگ در مدارس تدریس شود.

زبان گویش نیست

به اعتقاد برخی آنچه در مازندران به عنوان زبان شناخته می‌شود درحقیقت گویش است، این پژوهشگر حوزه فرهنگ عامه با نقد این نگاه می‌گوید: در سراسر جهان زبان موضوعی علمی است و نباید افراد غیرمتخصص درباره مسائل مهم تصمیم‌گیری و اظهارنظر کنند، کسی که چنین ادعایی می‌کند حتی عنوان نظر را هم نمی‌داند. متخصص باید بر اساس دانش و مطالعه پاسخگو باشد و اندیشه‌ورزان و دانشمندان در هر حوزه اظهار عقیده کنند.

به گفته او زبانشناسی، موضوعی علمی، پیچیده و تخصصی است: تمام زبان‌های موجود در ایران اعم از کردی، گیلکی و مازندرانی که از یک خانواده‌اند؛ یا زبان آذری که منقرض شده و نشانه‌های کمی از آن باقی مانده؛ یا تالشی، لکی و استرآبادی زبان‌های پهلوی بوده و به‌عنوان لهجه رسمی ما شناخته می‌شوند.

پژوهشگر سرشناس مازندرانی تاکید می‌کند: زبان گویش نیست و آگاه باشیم که لهجه بر اساس موقعیت جغرافیایی، زیست‌بوم، نوع پرورش، شیوه زیست و مانند این‌ها شکل می‌گیرد. زبان پهلوی و فارسی میانه در گیلان، مازندران و کردستان اندکی با هم تفاوت دارد، به‌عنوان مثال «ج» مازندران در کردی «ژ» می‌شود و به «روجین» «روژین» می‌گویند؛ یا «وارش» «واران» می‌شود.

او ادامه می‌دهد: با این‌حال نمی‌توانیم بگوییم این یک لهجه است، پس ریشه این لهجه کجاست؟ ریشه آن فارسی دری است، ما به همین زبان‌ها کتیبه داریم که نمونه شاخص و درخشان آن را در برج رسکت و برج رادکان می‌بینیم.

نصری اشرفی با بیان این که این زبان‌ها خط نوشتاری نیز داشتند، اظهار می‌کند: زبان پهلوی خط مخصوص خود را داشت و میانه‌شناسان بزرگی مانند دکتر بدرالزمان قریب که در زبان‌های سغدی، فارسی میانه و بسیاری زبان‌های دیگر که عمرشان به سر آمده پژوهش داشتند، معتقدند زبان تبری شاخه‌ای از زبان پهلوی یا فارسی میانه است. خوشبختانه ما هنوز این امکان را داریم که در مازندران به فارسی میانه تسلط زبانی داشته باشیم.

به گفته این پژوهشگر، زبان مازندرانی‌ پهلوی غربی است، او می‌گوید: این عنوان توسط زبانشناسان بزرگی مانند مرحوم احسان یارشاطر، بدرالزمان قریب، ناتل خانلری و دیگر بزرگان تایید شده‌است.

آموزش زبان مازندرانی باید از آموزش و پرورش آغاز شود

نویسنده سرشناس مازندرانی درباره مهاجرت نسل جدید و خطر فراموشی زبان و فرهنگ تبری اعتقاد دارد: من به این نگاه نقد دارم، چند دهه قبل زبانشناسان، نظریه‌پردازان و فرهنگ‌شناسان بزرگ جهان درباره شکل‌گیری دهکده جهانی گفت‌وگو می‌کردند. سوال این بود که با توجه به تنوع فرهنگی، آیا امکان ایجاد دهکده‌ای واحد وجود دارد؟ آنها معتقد بودند که اتفاقاً این تنوع، بستر ترقی و رشد کشورها خواهد شد. در بسیاری از کشورها شاهد توسعه فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی با تکیه بر تنوع مهاجران و تعامل فرهنگ میان آنها بودیم، نمونه آن فرانسه بود، حضور پرشمار مهاجران به قیمت از بین رفتن ادبیات، تاریخ، هنر و فرهنگ فرانسه تمام نشد و اتفاقاً فرانسه بالید، به همین دلیل امروز وقتی از یک کشور فرهنگی صحبت می‌کنیم ذهن‌مان به سمت فرانسه حرکت می‌کند. این مهاجرت‌ها مهم نیست، مهم است که چطور می‌توانیم زبان را به عنوان منبع لایزال فرهنگ، تاریخ، هنر و اقتصاد حفظ کنیم.

نصری اشرفی از توسعه یادگیری زبان مازندرانی در میان مهاجران این استان یاد می‌کند و می‌گوید: امروز شاهدیم که بسیاری از مهاجران در مازندران به زبان بومی ما صحبت می‌کنند؛ نمونه آن ساکنان ترک‌محله هستند که بهتر از خود ما، مازندرانی‌ صحبت می‌کنند. بنابراین در می‌یابیم که زبان به‌عنوان یک بافت اساسی از پیکره فرهنگ؛ و بلکه اساسی‌ترین بافت آن باید احیاء و ابقاء شود.

در نبود آموزش زبان‌های بومی در مدارس، او راه‌حل را در پایه‌گذاری نهادی علمی برای آموزش در این حوزه می‌داند: در شرایطی که زبان محلی در مدارس تدریس نمی‌شود می‌توانیم نهادی علمی پایه گذاری کنیم و در حوزه زبان‌شناسی بومی آموزش داشته باشیم تا نسل آینده نسبت به اهمیت، حفظ، شناسایی و بهره‌گیری از زبان بومی آگاه شود.

سرپرست دانشنامه تبرستان و مازندران در پایان یادآور می‌شود: چه بخواهیم و چه نخواهیم مهاجران می‌آیند و می‌روند، اگر زبان مازندرانی یک زبان کلاسه‌شده‌ی مکتوب و دارای قدرت کتابت باشد، مهاجران مشتاق به یادگیری؛ یا در بدترین حالت ناچار به یادگیری آن می‌شوند. این روند باید از آموزش و پرورش آغاز شود، شنیده‌ام که برخی آموزش‌ها در آمل آغاز شده و در کودکستان‌ها مثل‌های مازندرانی آموزش داده می‌شود. همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردم، زبان همواره اصلی‌ترین و اساسی‌ترین عضو پیکره فرهنگ بوده و خواهد بود. اگر بتوانیم آگاهی‌بخشی درست و مستمر در رسانه‌ها به ویژه در حوزه آموزش داشته باشیم، فرهنگ نیز احیاء می‌شود و در غیر این صورت، از بین خواهد رفت.

منبع: ایسنا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا