«سرب» و خبرنگار آرمانی مسعود کیمیایی؛ «مرد امروز» باش

روزنه هنر – امید غیاثوند
ضد قهرمان های مسعود کیمیایی غیرتی هستند، زیر بار حرف زور نمی روند، تنهایی انتقام می گیرند و عدالت را به سبک خود اجرا می کنند و…، خواه این ضد قهرمان بچه زیر بازارچه فیلم «قیصر» باشد یا یک خبرنگار در «سرب».
«سرب» محصول ۱۳۶۷ ساخته مسعود کیمیایی، اثری است که به پشت پرده ظلم صهیونیست‌ها بر یهودیان برای کشاندن آنها به «سرزمین موعود» می پردازد.
ماجرای «سرب» داستان خبرنگاری به نام «نوری» است که قصد دارد «میرزا محسن خان» برادر بزرگتر خود را از اتهام قتل همسایه یهودی مبرا سازد و زوج جوان یهودی شاهدان قتل را به دادگاه ببرد.
کیمیایی بار دراماتیک فیلم را بر دوش «نوری» خبرنگار عاطل و باطلی گذاشته که در فراق همسری که بدلیل خیانت به قتل رسانده، می سوزد.
اما مواجهه با «میرزا محسن خان» در بازداشتگاه و حرف های نیش دار او، نوری را به خود می آورد و تصمیم می گیرد که فرد یا خبرنگاری دیگری برای کشف حقیقت شود.
در سکانس بعدی که به دیدار «حاج مهدی» یکی از دوستان «میرزا محسن خان» می رود و وقتی متوجه می شود فقط روزنامه «مرد امروز» به شرح ماجرا پرداخته، در گفت وگو با او، به توصیه برادر بزرگ خود اشاره می کند که گفته بود دوره شعر و قصه گذشته و خود را باید با مسائل روزگار سازگار کند: «وقتی می گفت ساعت شعر و داستان تو مجله نیست، من می گفتم هست. شعر و داستان وقت نداره. همیشه شعر هست. می گفت سر تو یقه مجلس کن ببین چه خبر؟ سفره بازار رو باز کن، سر تو مسجد کن. وقت این حرفای ۸ من ۹ شی نیست.»
نوری در سکانس بعدی در دفتر یکی از نشریات که تیتر «قتل پیرمرد یهودی بدست یک بازاری خوشنام!» را بر صدر روزنامه نشانده بر می آشوبد که چرا پیشاپیش حکم صادر کرده و وقتی از مدیر مسول می پرسد «خبر رو از کی گرفتی» و او می گوید «از یه خبرنگار مثل خودت» پاسخ می دهد: «اون خبرنگار نیست، پنج زاری نگاره، تومنی نگاره».
اما کیمیایی نشان می دهد خبرنگار آرمانی او «مرد امروز» است و برای کشف حقیقت باید تهدید شود و تا سر حد مرگ کتک بخورد!
مرحوم هادی اسلامی با ایفای نقش «نوری» توانست جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فیلم نیویورک را کسب کند.
تیتراژ «سرب» با این عنوان شروع می شود «تقدیم به یهودیان پراکنده دنیا»، کاش کیمیایی کمی هم برای خبرنگاران مایه می گذاشت و آنها را در این تقدیمی خود می گنجاند.