«بستهی وطنی» رونمایی شد/ کتابی منحصر بهفرد در زمینه تاریخ بستهبندی در ایران
کتاب «بسته وطنی» به کوشش علی علیزاده طارمسری در تابستان ۱۴۰۲ توسط نشر نظر در قطع خشتی در ۶۰۰ صفحه در دسترس علاقمندان قرار گرفت.
به گزارش روزنه هنر، در هفته گذشته کتاب «بستهی وطنی» پژوهش و تالیف علی علیزاده طارمسری به همت نشر نظر منتشر شد. این کتاب مهم به تاریخ بستهبندی در ایران از سال ۱۳۰۰ تا ۱۳۶۰ میپردازد و پژوهش جامع و کاملی در خصوص گرافیک بستهبندی در ایران است. علی علیزاده طارمسری متولد ۱۳۴۷ کارشناس ارشد رشته طراحی صنعتی دانشگاه هنر تهران حاصل سالها تحقیق و پژوهش خود در عرصه گرافیک و بستهبندی و تدریس را در کتابی ۶۰۰ صفحهای در قطع خشتی منتشر کرده است.
ابراهیم حقیقی، مجید بلوچ، عباس کاظمی و امرالله فرهادی از جمله مهمانان مراسم رونمایی از این کتاب در «حیات نظر» بودند که درباره اهمیت موضوع و کتاب صحبت کردند.
بهمنپور مدیر نشر نظر پس از معرفی کتاب، به عنوان گرداننده جلسه درباره دو ساحت مختلف گرافیک در ایران صحبت کرد. او یک جنبه گرافیک در ایران را قطب هنری و آرتیستی آن نامید که افرادی چون مرتضی ممیز، فرشید مثقالی، قباد شیوا و … در آن فعالیت داشتند و قطب دیگر را گرافیک واقعی.
او گفت: گرافیک اقتصادی و تجاری که چهره واقعیتری از گرافیک را نشان میدهد. چهرهای از گرافیک که با آن زندگی کردهایم ولی کمتر بدان پرداخته شده است. تلاش آقای علیزاده معرفی بخش مغفول مانده گرافیک ایران است. بخشی که عوامانه بوده و درگذر زمان بدست فراموش سپرده شده است.
ابراهیم حقیقی که سخنران اول جلسه بود کتاب را بسیار ارزشمند دانست و توضیح داد: معتقد نیستم که گرافیک بستهبندی در حیطه هنر دستهبندی شود چرا که بستر بستهبندی، تجارت و خریدوفروش است. این موضوع اگر خیلی موفق باشد تبدیل به کالایی صادراتی میشود. طراح بستهبندی پس از توجه به زیبایی باید به این مساله توجه داشته باشد که چگونه محتوای کالا را برای مشتری توصیف کند. اما آیا بستهبندیهای ما با توجه به گرافیکشان چه از نظر بهداشت و سلامت، چه از نظر تبلیغ محتوای درون بسته روایتگر محصول هستند؟ در دوره اخیر و رواج رسانههای جمعی این مساله رعایت میشود اما در گذشته چنین نبوده است.
او ادامه داد: اسناد مکتوب کتاب از سال ۱۳۰۲ شروع میشود. یعنی از زمانی که نمایشگاه کالاهای فلاحتی و صنعتی برگزار میشود. آقای علیزاده جمعآوری درخشانی از محصولات انجام دادهاند. یعنی محصولاتی را معرفی کردهاند که تاکنون در هیچ کتابی ندیده بودیم. تعدد محصولات یکی از نکات خوب کتاب است. برای مثال چای، سیگار، آبمیوهها، رنگسازی، روغن نباتیها و پودرها.
حقیقی گفت: نشانهای تجاری کتاب هم مجموعه درخشانی ست. البته از نظر جمعآوری و تعدد محصولات چرا که از نظر کیفیت جالب و چشمگیر نیستند. خیلی از این نشانها در زمان خودشان هم باکیفیت نبودند. اما همین نشانهها از نظر اجتماعی بسیار مهم و نمود فرهنگ جامعه ما هستند. برای مثال از قدیم روی بستههای چای تصویر زنان شالیکار درج میشد. روی روغن نباتیها هم همینطور. این نشان دهنده تفکر عقب مانده جامعهای بود که کار در منزل و آشپزی را وظیفه زنان میدانست به همین علت روی اقلام آشپزخانه عکس خانمها درج میشد. برخی از نشانها هم صرفا بهخاطر اسم محصول طراحی میشدند. برای مثال روغن قو که نشانش تصویر یک قو بود، روغن جهان که نشانش تصویر کره زمین بود، روغن گل با نشان گل، نوئل با تصویر بابانوئل، لاله، نرگس و ….
سپس عباس کاظمی «بستهی وطنی» را بیشتر یک کتاب جامعه شناسانه دانست و عنوان کرد: پژوهش علی علیزاده گردآوری مجموعه بزرگی از نشانههاست که یک رابطهای با جامعه دارند و از طریق این بسته بندیها و نشانها میتوان درک و فهم بهتری از شرایط جامعه داشت.
کاظمی کتاب فرآیند متمدن شدن نوشته نوربرت الیاس را مثال زد که با مطالعه چندین قرن از تاریخ اروپا به سراغ بررسی جامعه میرود. او گفت: در این کتاب بیان میشود که تمدن اروپایی یک فرآیند بسیار تدریجی را طی کرده و شناخت آن مستلزم بررسی اتفاقات روزمره است که مثل قطعات یک پازل کنار هم قرار دهیم و به درکی از این جامعه برسیم. تصاویر بسته بندیها هم وقتی کنار هم قرار میگیرند یک تحول اجتماعی و فرهنگی را به ما نشان میدهد. این نشانهها از دو جهت برای ما مهم هستند. یکی از نظر گرافیک و نوع طراحی و دوم مطالعه محصولی که به ما معرفی میشود. از طریق مطالعه این محصولات میتوان فهمید در هر برهه تاریخی جامعه چه محصولی را بیشتر مصرف میکرده است. مثلا برخی محصولات مثل نوشابه زمانی نشان متجدد بودن بود. این بستهها در واقع فرهنگ را میسازند و به ما می گویند چطور باید متجدد بشویم.
او ادامه داد: فرآیند متمدن شدن جامعه ایران را میتوان از خلال بسته بندیها کشف کرد. ما در نشانهشناسی کالا به عنوان یک گرافیست به نوع استفاده از نمادها باید دقت کنیم. برای مثال وقتی روی بستههای سیگار تصویر یک زن غربی درج شده این تصور را به مصرف کننده القا میکند که حین استعمال سیگار ناخودآگاه به این تصویر فکر کند. این تصاویر یک ایلوژن یا توهم ایجاد میکنند که به تعبیر رولان بارت اسطوره ساخته میشود. البته اسطورهای که بارت میگوید نه اسطوره در مفهوم انسانشناسی. یعنی یک پیام ایدئولوژیک دروغین ساخته میشود تا به ما بگوید این همان چیزی است که تو داری مصرف میکنی. یا وقتی این ماده را مصرف کنی زیبا میشوی، یعنی از شیء تصویری دلبرانه میسازد.
کاظمی بیان کرد: در پروژه پاساژهای والتر بنیامین که در دهه ۴۰ میلادی مطرح شد ایده سرهم بندی و مونتاژ مطرح شد. یعنی چیزهای پاره پاره در کنار هم قرار میگیرند و وظیفه مخاطب است که این نشانهها را کنار هم قرار دهد. بنیامین تکههایی متنی از جامعه سرمایهداری را کنار هم قرار داده بود و قرار بود از ترکیب اینها یک آرتیکولیشنی شکل بگیرد یا به تعبیر خودش یک منظومه. موضوعات بحث ما هم همینطور است یعنی یک سری تکهها کنار هم قرار گرفتهاند که از طریق یک خط ارتباطی به ما یک تصویر جامع از مدرنیته ایرانی میدهد. یا به تعبیر بنیامین یک تصویر انتقادی که ما خوانشی از آن داشته باشیم. کتاب «بستهی وطنی» طوری جمع آوری شده که وقتی سراغ این نشانهها برویم یک تاریخ گسسته به ما ارائه میدهد به شرطی که ما درگیر نوستالژی نشویم. در این صورت یک لینک به ما می دهد که خوانشی انتقادی از جامعه دوره پهلوی داشته باشیم. تصویر بزرگی که ایستا نیست. مجموعهای از عکسها که جامعه در حال حرکت را به ما نشان میدهد.
او افزود: کتاب «بستهی وطنی» یک گنجینه است که به ما کدهای زیادی میدهد. کتابی که با کندوکاو آن میتوانیم سرنخهای خوبی بدست آوریم که چگونه یک نظم اجتماعی یا طبقات مختلف جامعه شکل میگیرد. این کتاب بیشتر مثل یک دیکشنری ست، نه کتابی که دستتان بگیرید و از اول تا آخر بخوانید.
در ادامه این مراسم مجید بلوچ پس از تشکر از نشر نظر بیان کرد: اول نحوه شکل گیری موزه گرافیک ایران و دوم گرافیستهایی که به کار پژوهش روی آوردند و وارد فعالیت تحقیقی شدند.
آقای علیزاده یکی از افرادی بود که از ایام گذشته با من همکاری می کرد. من وقتی کتاب را دیدم، چند شب با آن سرگرم بودم و متوجه شدم او چه کار بزرگی انجام دادهاست. اگر این کتاب فقط شامل تصاویر بود من میگفتم تنها یک کاتالوگ است اما این کتاب مقالات مهمی هم دارد که کتاب را تبدیل به یک کتاب مرجع کرده است. یعنی پژوهشگر پس از یافتن هر محصول به سراغ تاریخ آن و یافتن طراح رفته که کار بسیار ارزندهایست.
همچنین امرالله فرهادی گفت: من در مدت کوتاهی چندین بار کتاب را زیر و رو کردم. من در دانشکده شاگرد آقای کاتوزیان بودم و در کار بسته بندی و پژوهش در این مورد فعالیتهایی داشتهام. یک نکته مهم اینکه ما طراحان زیادی داریم که علاقه بسیار زیادی به طراحی پوستر دارند اما شاید حاضر نباشند جلد یک قوطی کبریت را طراحی کنند. طراحی محصول و بسته بندی کار بسیار مهمیست و هرکدام حکم یک پوستر را دارند. چرا که یکی از مهمترین سندهای هر جامعه است و این امر بسیار مهمی ست که یک گرافیست روی چنین مقولهای کار بکند.
او افزود: در حال حاضر طراحی بستهبندی ما متحول شده با اینکه گاهی از محصولات غربی کپی هم میکنند. کتاب «بسته وطنی» فقط یک کتاب بصری و تماشایی نیست. یک فرد معمولی و غیرمتخصص با ورق زدن کتاب حسابی سرگرم خواهد شد. ولی ارزش دوم کتاب به ما طراحان گرافیک و پژوهشگران حوزه بصری بازمیگردد که با بیوگرافی و رزومه افراد آشنا شویم. مثلا ما میفهمیم که فردی مثل آقای آلدو چگونه کار میکرده؟ شخصی که در دورهای بسیار فعال بود. در این کتاب ما با طراحانی طرفیم که خیلی کم از آنها اسم برده شده و افراد مهجوری هستند. یکی دیگر از نکات مهم کتاب درج تاریخ تولید محصول در کنار عکسهاست. پژوهشگر با مشقت و سختی فراوان به این اطلاعات دست پیدا کرده که در حوزه تاریخ گرافیک بسیار مهم و حیاتیست.
در انتهای جلسه علی علیزاده طارمسری، درباره پژوهش این اثر عنوان کرد: کار این کتاب کاملا به صورت شخصی انجام شده و پژوهشگران بهتر میدانند انجام این کارها چه سختیهایی با خود به همراه دارد. شروع این کار از سال ۱۳۸۶ آغاز شد و مسبب اصلی آن استاد بلوچ بودند. من به عنوان یک داوطلب وارد کمیته موزه گرافیک شدم. تا کمک به جمع آوری آثار بسته بندی کنم. گرچه که هنوز موزهای تشکیل نشده بود. در آن زمان من طراحی بسته بندی انجام میدادم و با اینکه طراحی صنعتی خوانده بودم وارد حیطه گرافیک بسته بندی شدم. از سویی در دانشگاه این درس را تدریس میکردم. وقتی قرار بود به دانشجویانم منبعی تاریخی برای شناخت تاریخ بسته بندی معرفی کنم هیچ منبعی وجود نداشت یا اگر چیزی بود بسیار محدود و بیشتر آثار غربی بود. همین باعث شد که شروع به کار کنم. من تا سال ۱۳۹۴ فقط مشغول جمع آوری آثار بهجا مانده از بسته بندیهای این دوران بودم. از آن پس حدود دو-سه سال فقط صرف مرمت و ویرایش تصاویر بسته بندیها شد. این کار با وسواس زیادی انجام شد که رنگها و اصل کار تغییری نکند. برخی از طرحها از زیرزمینها و صندوقچههای قدیمی مادربزرگها بیرون آمده بود.
او ادامه داد: اداره ثبت مالکیتهای صنعتی، کتابخانهها و بسیاری از ارگانهای دیگر را در این ارتباط جستجو کردم. طرحها آنقدر زیاد شد که خودم تصمیم گرفتم کار را در همین نقطه متوقف کنم، چرا که هرچه پیشتر میرفتم باز آثار دیگری پیدا میشد و بالاخره کتاب باید یکجا بسته میشد. این کتاب به نحوی طراحی و گردآوری شده که هر کدام از مخاطبان با نگاه خاص خود میتوانند موضوعات مختلفی از آن استخراج کنند. مثلا یکی از دوستان با نگاه به طراحیهای ساختمان ترغیب شد که یک مقاله درخصوص طراحی بنا منتشر کند. دیگری اسامی استفاده شده برای محصولات برایش جالب بود. این اتفاق خوبیست که کتاب باعث ایجاد جرقه برای خلق آثار پژوهشی دیگری شود.
علیزاده گفت: بحث هویتیابی یکی دیگر از دغدغههای من بود. مثلا وقتی یک بسته ژاپنی را ببینی متوجه میشوی که این بسته از ژاپن آمده ولی ما هنوز این هویت را نداریم و کپی بستههای غربی را داریم. حتی کار تا جایی در حال پیشروی است که حجم کلمات فارسی به تدریج کم شده و حتی محو شده و با اینکه قوانین اجرایی خوبی برای استفاده از فونت و کلمات فارسی تصویب شده ولی رعایت نمیشود.
علی علیزاده با اشاره به مباحث کتاب گفت که یکی از این موارد معرفی طراحان گمنامی ست که تاکنون اسمی از آنها در دانشنامهها و کتب مرجع برده نشده است.
او توضیح داد: با یاری بعضی از کلکسیونرها و آرشیوهایی که به آنها دست پیدا کردم، مجموعه تصویری بسیار کمیابی از بهترین بسته بندیهای شش دهه ابتدایی قرن گذشته تهیه شده است که در حدود ۱۸۰۰ تصویر از این نوع بستهها را شامل میشود. تصاویر شامل کبریت، سیگار، چای، مواد غذایی و تنقلات ، داروها و بسیاری موضاعات دیگر از محصولات روزمره است. همچنین در کتاب به گاه شمار بستهبندی ایران و مطالب بسیاری در این زمینه دسترسی خواهید داشت. همین مساله باعث پراهمیت شدن کتاب میشود؛ یعنی علاوه بر جستجو در پژوهشهای مکتوب فعالیت میدانی نیز نقش مهمی داشته و مواردی در کتاب ذکر شده که تاکنون در هیچ کتاب دیگری عنوان نشده است.
او گفت: مخاطب این کتاب پژوهشگران در زمینههای مختلف، علاقمندان به تاریخ معاصر، گرافیستها، طراحان صحنه و دکور سینما و تلوزیون، مجموعه داران، دانشجویان، دست اندرکاران صنعت و کلیه علاقمندان هنر هستند.
علی علیزاده در پایان عنوان کرد که آرزوی تاسیس موزه بستهبندی در ایران را دارد.