سینما

چشم‌انداز امیدبخشی در سینمای ایران نیست

«سینما بدیل» جدیدترین برنامه خانه هنرمندان ایران است که امکانی جدید برای اکران فیلم‌های مستقل سینمای ایران به شمار می‌آید. محمد‌مهدی عسگرپور، مدیرعامل خانه هنرمندان ایران، درباره دغدغه‌ای که موجب شکل‌گیری «سینما بدیل» شد، گفت: «چند سال پیش از شیوع ویروس کرونا در کشور، جریان تولید و اکران در سینمای ایران، وارد شکل جدیدی شد. به نظر می‌آمد در این شکل، بحث تبدیل وضعیت سینما از آن فرم سنتی به فرم‌های جدیدتر مطرح شده است.

به گزارش روزنه هنر، روزنامه شرق نوشت: «سینما بدیل» جدیدترین برنامه خانه هنرمندان ایران است که امکانی جدید برای اکران فیلم‌های مستقل سینمای ایران به شمار می‌آید. محمد‌مهدی عسگرپور، مدیرعامل خانه هنرمندان ایران، درباره دغدغه‌ای که موجب شکل‌گیری «سینما بدیل» شد، گفت: «چند سال پیش از شیوع ویروس کرونا در کشور، جریان تولید و اکران در سینمای ایران، وارد شکل جدیدی شد. به نظر می‌آمد در این شکل، بحث تبدیل وضعیت سینما از آن فرم سنتی به فرم‌های جدیدتر مطرح شده است. اولین موضوعی که در مواقعی این‌چنین مورد لطمه قرار می‌گیرد، بحث اکران و تولید فیلم‌هاست. در حین این ماجرا، کرونا نیز رخ داد و تأثیر بسیاری روی سینما گذاشت. برخی از کشورها توانستند از این وضعیت خارج شوند و شرایط خود را بازیابی کنند؛ اما در کشور ما علاوه بر کرونا و موضوعی که پیش‌از‌آن مطرح کردم، مسئله‌ای به وجود آمد که کماکان با آن مواجهیم؛ به‌صورتی‌که اکنون باید گفت: متأسفانه چشم‌انداز امیدبخشی در حوزه تولید و اکران سینمای ایران وجود ندارد، البته غیر از شعارهای مرسوم که وعده رخ‌دادن اتفاقاتی در آینده را می‌دهند. این وضعیت، فضای سینما، تئاتر و تلویزیون و بسیاری از بخش‌های دیگر را نیز در بر گرفته و تنها مربوط به مدت کوتاه اخیر نیست».
او ادامه داد: «سینما یکی از شاخه‌های مهم هنری ایران بوده که در طول سال‌های گذشته زحمات بسیاری برای آن کشیده شده و افتخارات بسیاری را برای کشورمان به ارمغان آورده است؛ اما اکنون دچار لطمات جدی شده؛ به طوری که دست‌کم شاهد مشکلات آن در حوزه تولید و اکران هستیم.
این اتفاق بیشتر در اکران خودش را نشان می‌دهد؛ زیرا وضعیت تولید با پیچیدگی‌هایی مواجه بوده و گاهی ممکن است اطلاعات آن به طور کامل در اختیار ما نباشد؛ اما اکران در مقابل چشم ما اتفاق می‌افتد و شرایط آن آشکارا مشاهده می‌شود.
در چنین وضعیتی بعید می‌دانم به استثنای صاحبان یکی، دو فیلمی که فروش خوبی داشتند، بقیه اهالی سینما، شرایط موجود مجموعه سینمای ایران را عادی تلقی کنند یا حتی به شکل نسبی از وضعیت موجود راضی باشند. در واقع حجم نارضایتی از تولید و اکران در سینما بیش از تمام دوره‌هایی است که همه ما پیش‌ازاین تجربه کردیم».
عسگرپور افزود: «گاهی اوقات ممکن است جریانی هم در اکران شکل بگیرد که حمایت دولتی مستمر داشته باشد یا از این حمایت بی‌بهره باشد. به‌این‌صورت احوالات آن بخش از اکران به احوالات اداره‌کننده‌هایش وابسته است. گروه سینمایی هنر و تجربه نمونه‌ای برای این اتفاق است. هر لاین دیگری نیز ممکن است در این جریان وجود داشته باشد که روزی مجموعه دولت مایل باشد به آن کمک کند و روزی هم مایل نباشد؛ روزی نوع انتخاب فیلم‌ها در آن بخش تابع شرایط دیگری باشد که در دولت وجود دارد و روزی هم به‌این‌صورت نباشد. به هر حال بخشی از بدنه سینما نیاز بیشتری به کمک در حوزه اکران دارد.
کمک به بخش تولید که کار ما نیست؛ اما آنچه در حوزه اکران از دستمان بر‌می‌آید، یک سالن سینماست که با بضاعت خودمان «سینما بدیل» را راه‌اندازی کردیم تا به این بخش از سینما که متأسفانه ممکن است رو به اضمحلال برود، کمک شود».
او در پاسخ به این پرسش که «سینما بدیل» قرار است کدام قشر از مخاطبان سینمای امروز را درگیر کند؟ گفت: «سینما بدیل» مربوط به بخشی از آثار است که اتفاقا می‌تواند مخاطبان خود را در داخل و خارج کشور داشته باشد. فیلم‌های این بخش به ما گوشزد می‌کند که سینما فقط یک مدل نیست که فقط دو، سه فیلم در آن فروش کنند و بقیه‌ای وجود نداشته باشند.
متأسفانه در سینما این وضعیت در کشور ما وجود داشته است که اگر دو، سه فیلم می‌توانستند در اکران موفق باشند، بخشی از بدنه سینما هم سعی می‌کردند که همان را تکرار کنند. به همین دلیل است که در برخی از سال‌ها ما با یک جریان تکرارشونده مواجه بودیم.
در‌حالی‌که مدیریت موفق سینما آن مدیریتی است که بتواند به تمام این زیست‌بوم توجه کند، نه اینکه بگوید این بخش از سینما در حال فروش است و با خوشحالی از فروش تنها سه فیلم آمار منتشر کند؛ به‌صورتی‌که انگار بقیه آثار برای‌شان مهم نیست و اصلا نمی‌پرسند که آنها در حال زندگی هستند یا خیر.
در این سال‌ها ما بخشی از ژانرهای سینمایی خود را از دست داده‌ایم و اگر این رویه ادامه پیدا کند، احتمالا بخش دیگری از ژانرهای سینمایی را نیز از دست می‌دهیم و دیگر نمی‌توانیم بگوییم که با سینمایی مواجهیم که تنوع خاص خود را دارد. ما در حال تلاشیم که در حد بضاعت خودمان به این بخش که متأسفانه جایگاه خودش را در حوزه اکران از دست داده است، امکان اکران و نمایش عمومی بدهیم».
او ادامه داد: «به هر ترتیب باید مدیران دولتی این بخش، قدردان این حرکت باشند که بالاخره یک جایی برای این بخش از فیلم‌ها که جایی برای اکران درست و حسابی نداشتند، فکر کرده و در حال کمک است تا تولید این مدل از آثار در آینده نیز ادامه پیدا کند و به صورتی نشود که فیلم‌سازان بگویند اصلا نمی‌توان در این حوزه‌ها کار کرد.
بسیاری از این آثار اتفاقا بار سیاسی هم ندارند؛ فیلم‌هایی اجتماعی هستند که در جریان فعلی اکران که در یک مدل خلاصه شده است، نمی‌گنجند؛ در‌حالی‌که این آثار نیز باید حضور داشته باشند. متأسفانه برای آنها فکر نشده است؛ اما ما امیدواریم که با این طرح و ادامه پیدا‌کردنش به آن توجه شود».
او در پاسخ به این پرسش که «سینما بدیل» چه فیلم‌هایی را مورد حمایت خود قرار می‌دهد؟ آیا رویه فقط اکران‌کردن آثاری است که جایی در سینماهای دیگر ندارند یا ویژگی‌های دیگری نیز در این زمینه تأثیرگذار است؟ گفت: «گاهی اوقات صحبت‌کردن درباره این موضوع کمی دشوار است؛ چون همکاران ما در سینما فکر می‌کنند که در هر مرکزی باید یک نگاه یکسان وجود داشته باشد و به همه توجهی یکسان بشود. این حرف در برخی از موضوعات ممکن است معنا داشته باشد؛ اما در برخی دیگر خیر. مثلا اگر وظیفه نهادی، توجه‌کردن به بخشی از سینما و فیلم‌هایی باشد که محتوای درخور‌توجهی داشته و مخاطب خاص خود را دارد، اتفاق مثبتی رقم می‌خورد. این آثار، دست‌کم ما را به فکر وادار می‌کنند؛ به‌صورتی‌که وقتی آنها را می‌بینیم، احساس می‌کنیم قرار است روی موضوعی متمرکز شویم و درباره آن حرف بزنیم؛ بنابراین ارزش دیدن دارند و باید برای تولید و اکران مستمر آنها فکری شود.
کیفیت مسئله مهمی است و این موضوع که به آن اشاره کردم، ما را به سمت کیفیت می‌برد. در واقع ما در حال صحبت از فیلم‌هایی هستیم که حرفی برای گفتن دارند؛ نه آثاری که روی زمین مانده‌اند و فقط جایی برای اکران آنها نیست.
چون ممکن است فیلم‌هایی داشته باشیم که نه حرف جدی و نه امکان اکران دارند. اساسا همیشه این مدل از آثار را داشتیم که نه اکران به معنای گسترده را دارند و نه مخاطب خاصی را با خود همراه می‌کنند. آنها فیلم‌هایی هستند که در این حوزه مقداری بلاتکلیف هستند. کیفیت فیلم‌ها اولین مسئله ما در این طرح است؛ یعنی فیلم‌هایی که ساختار درخورتوجه داشته و حرف تأمل‌برانگیزی دارند؛ ولی بدنه فعلی اکران جواب‌گوی آنها نیست؛ اساسا انگار جایی برای آنها وجود ندارد.
برخی از سینماداران که از دوستان ما هستند، وقتی خودشان فیلم می‌سازند، ممکن است فیلم‌های تأمل‌برانگیزی را تولید کنند؛ ولی وقتی در مقام سینمادار قرار می‌گیرند، این بخش برای آنها مهم نیست؛ بلکه گیشه برای‌شان اهمیت پیدا می‌کند؛ بنابراین احساس می‌کنیم با دو شخصیت از آنها مواجه هستیم، یک مدل در سینماداری و مدل دیگری که در تهیه‌کنندگی و فیلم‌سازی وجود دارد. ما چون این مسئله و وابستگی را نداریم که فیلم باید خیلی پرفروش باشد؛ بنابراین تأکیدمان روی بخش کیفیتی است که مخاطبان خاص را با خود همراه می‌کند».
او ادامه داد: «ما امیدواریم که این جریان ادامه پیدا کند. در واقع هر مرکز دیگری، چه دولتی و چه غیر‌دولتی هم بخواهد این جریان را راه بیندازد، اگر این نگاه که پیش‌تر از آن صحبت کردم، در آن وجود داشته باشد و بتواند فضای خودش را بسازد، به‌تدریج استمرار پیدا کرده و طرفداران خودش را پیدا می‌کند. به‌این‌ترتیب می‌توانیم برای آن موفقیت نسبی قائل شویم؛ ولی اگر فرض کنید که این جریان در نگاه گروه دیگری، چه در دولت و چه وزارت ارشاد یا بخش‌های دیگر که ممکن است در هر جایی باشند، به این صورت باشد که همین لاین که وجود دارد، مورد وثوق است و اصلا چه نیازی به فعالیت‌های مشابه است، اتفاق خوبی را شاهد نخواهیم بود. در‌این‌صورت نهایتا فیلم‌هایی به این معنا یا باید بفروشند یا جایی در اکران نداشته باشند.
البته این نگاهی است که سال‌ها در سینما وجود داشته و بحث جدیدی نیست؛ ولی مدت‌ها بود که مدیران مربوطه تلاش می‌کردند تا توازن را برقرار کنند؛ ولی الان تلاشی برای برقراری توازن نمی‌شود. به‌همین‌دلیل همه در حال اذیت‌شدن هستند. اشکالی به این نگاه نیست، به هر حال آنها سالن دارند و باید اجاره و هزینه‌های سنگینی را تأمین کنند؛ بنابراین منطقی است که بخواهند مخاطب بیشتری را جذب کنند. در واقع این نگاه باید وجود داشته باشد؛ ولی آن مدیر فرهنگی برای ایجاد یک زیست‌بوم درست چه کارهایی را باید انجام دهد؟
او باید فکر کند که این محیط احتیاج به چه مدل فیلم‌هایی دارد و مثل همه جای دنیا به آن بخشی کمک کند که اگر به آن توجه نشود، به نفع بخش سرمایه‌دار، مضمحل شده و تبدیل به خطر فرهنگی می‌شود.
مشکل اینجاست که گروه یا مدیرانی که بتوانند فکر کنند و به ایجاد توازن کمک کنند، وجود ندارند. گاهی اوقات این حرف‌ها را که می‌زنیم، فکر می‌کنند ما در تقابل با فیلم‌هایی که در حال فروش هستند، قرار گرفته‌ایم؛ در‌صورتی‌که اصلا این‌طور نیست، آنها لاین خود را دارند و باید کار خودشان را بکنند؛ ولی این بخش مستقل و مخاطب خاص، همان بخشی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
اتفاقا آن بخش سرمایه‌دار و پول‌ساز در سینما نیز باید متوجه این باشد که اگر این بخش از سینما که ما الان به آن توجه می‌کنیم، وجود نداشته باشد، آنها هم مضمحل خواهند شد؛ چون اکوسیستم به هم می‌خورد.
به هر حال آن بخشی از سینما که سینمای ایران را قابل دفاع کرده و باعث می‌شود راجع به آن حرف زده شده و برایش میزگرد تشکیل شود تا منتقدان و کارشناسان حرف بزنند، این بخشی است که اگر آن را از سینما حذف کنید، با چیزی مواجه می‌شوید که سر بزنگاه ممکن است بگویند که این سینما قابل دفاع نیست و دیگر کل آن را نمی‌خواهیم.
این موضوع تجربه شده و بارها اتفاق افتاده است. اگر این سینمایی است که حرفی برای گفتن ندارد و فقط می‌خواهد پول در‌بیاورد، ممکن است به‌تنهایی تبدیل به بخش از‌بین‌برنده شود؛ بنابراین توصیه من به آن بخش از دوستان هم این است که به این نوع از سینما فکر کنند. به نفع خودشان است؛ زیرا زیست‌بوم باید کار خود را درست و کامل انجام دهد و همه باید بتوانند وجود داشته باشند».
او با اشاره به اینکه وجود تنها یک سالن سینما برای چنین اتفاقی کافی نیست، گفت: «با این حال باید به ادامه این حرکت امیدوار باشیم. در گذشته نیز به همین صورت بود؛ چون هر حرکت فرهنگی اگر در ابعاد کوچک توانسته باشد به موفقیت برسد، می‌تواند گسترش پیدا کند.
تردید ندارم که تعدادی از سالن‌دارها و مراکز دیگر اگر ببینند که اتفاقا این طرح می‌تواند مخاطب خود را داشته باشد، به این چرخه اضافه می‌شوند؛ بنابراین امیدوارم که آرام‌آرام نگاه مثبتی درباره این طرح شکل بگیرد».

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا