شمسی زاده ملکی: پست مدرنیسم و جهان های تکه تکه شده در روند خلق مهم بوده است
گالری آریا از ۱۳ تا ۲۷ بهمن ماه میزبان آخرین نمایشگاه روح الله شمسی زاده ملکی با عنوان “با بیست دهان سخن گفتن” است. آثاری که بر پایه چیدمان، حجم و مجسمه و طراحی و در بازده زمانی ده ساله توسط هنرمند خلق شده، به نمایش گذاشته شده است.
به گزارش روزنه هنر، هنرمند در این آثار از زوایای متفاوت به موضوع پرداخته، باعث شده تا با روند ارایه آثار در بیشتر نمایشگاه های سال های اخیر تهران کمی متفاوت باشد (پیوستگی در اجرا) و آن این است، به قول شمسی زاده، سوالی که برای مخاطب مطرح می شود این است که آیا تمام این آثار توسط یک نفر خلق شده است؟
از محورهای اصلی هنرمند در خلق این آثار، پژوهش و مطالعه بر گفتمان مجسمه و مجسمه سازی است.
روح الله شمسی زاده ملکی در این نمایشگاه که سه شنبه ۲۵ بهمن ماه در گالری آریا برپا شد، گفت: پیشینه این نگاه به اولین نمایشگاهم در سال ۱۳۸۴ در گالری طراحان آزاد باز میگردد. آن زمانها به شدت تحت تاثیر برانکوزی و فرم بودم و آثارم را با آلومینیوم و برنز خلق میکردم. بعدتر آثارم وارد مباحث فرم و فضا شد که در آن زمان تحت تاثیر سمپوزیومخا بودم. در سال ۱۳۹۲ دغدغهام تغییر فضای کارگاهم بود که آن را تبدیل به یک لابراتوار کردم.
وی افزود: در این دوره شروع به تجربه متریالهای مختلف و مواجه شدن با نحوه ساخت کردم. رابطه بین هندسه اشیا که در نمایشگاه “۶۴ شش ضلعی” در نگارخانه نگاه آن تجربهها را به نمایش گذاشتم. در ابتدا با شیوه قالب گیری پیش میرفتم که در نهایت به این نتیجه رسیدم که قالب گیری را رها کرده و مستقیم به سراغ ساخت بروم. کامپوزیتها به داد من رسید. کامپوزیتی که وارد فضای خالی میشد و درنهایت فرم هایی با تنوع بسیار گسترده به من میداد.
شمسی زاده اضافه کرد: در سال ۱۳۹۵ نمایشگاه دیگرم در “شهرک بین المللی هنرها”ی پاریس به نمایش در آمد و این روند تجربه ادامه داشت تا به پیگمنتهای دوده رسیدم که ابتدا برای رنگ آن و بعدتر برای معنای آن مورد استفاده قرار دادم.
این مجسمه ساز با اشاره به اینکه در سالهای اخیر، دانش، تئوری و حوزه نقد در روند خلق اثر برایم مهم شده، تصریح کرد: در نهایت همچنان فرم، تجربه نظام جابجایی و هم نشینی صداهای مختلف در این آثار برایم معنا دارند که میتوان در این مجموعه اخیر آن را به وضوح دید.
شمسی زاده با اشاره به اینکه هر هنرمندی برای خودش یک سِر مگویی دارد، ادامه داد: گاهی نگفت این سِر بهتر از گفتن آن است. بنابراین به سراغ استیتمنت رفتم نه به عنوان یک شی تزئینی بلکه میخواستم تا به مخاطبانم یک سر نخی برای کشف گرههای میان آثار را بدهم. معتقدم که نظام نشانهای برای اینکه بتواند روح را نمایش بدهد همیشه کم میآورد. برای همین در این مجموعه، جایی از مجسمه، جایی از صدا و جایی از طراحی استفاده کردم تا بتوانم حالات روحی را از جنبههای متفاوت نشان بدهم.
وی افزود: در بحث تئوری و عمل در خلق این آثار، شاید همچنان اول راه باشم. همچنین بحث پست مدرنیسم و جهانهای تکه تکه شده در روند خلق برایم مهم بوده است.
در ادامه نگار نادری پور، مجسمه ساز در خصوص این آثار گفت: هنرمند آثاری به شکل چندپاره در فضای چند هویتی گالری ارائه کرده که خُرَند شکل نمایشی این آثار است. آثار او حتی به لحاظ شکلی، چند بخش دارد. طراحی هایی که به دیوار است. تعدادی اثر کامپوزیست سیاه، تعدادی ماشین های تولید محتوی، آن نقش برجسته که در خصوصش تحقیق شده یا هر کدام از آنها که در فضاهای مختلفی ارایه شده اند.
وی افزود: در ایران اصولا گالری ها برای نمایش مجسمه درست نشده اند، بلکه هدف نمایش نقاشی بوده است. برای همین گالری ها یک فضای مسقفیاند که روی دیوارهایشان آثار به نمایش در می آید، ما با یک فاصلهای این آثار را مشاهده میکنیم. نورپردازیها و حتی ساز و کار چیدمان و رفتار بر اساس نقاشی است و این امر باعث میشود دست و پای هنرمندان مجسمهساز به هنگام ارائه آثارشان بسته باشد.
نادری پور اضافه کرد: با توجه به این شرایط، شمسی زاده آثار را به شکل خاص خودش در کیفیات و اشکال مختلف چیدمان کرده، او در زمینه معمول بازی نکرده و با شکستن عادات معمول، گونهای از ارائه را به ما مخاطبان تحمیل کرده است.
وی ادامه داد: در این نمایشگاه عملا با یک امر روئیت ناپذیر در ارتباط هستیم، نوعی سوسو زدن است. سلطه اسامی در عناوین آثار در این نمایشگاه جدی است. این اسامی است که رهبری می کند. کلمات و واژه ها هستند که تکلیف آثار را مشخص میکنند و به مخاطب میگوید که از این جنبه به آثارم نگاه کنید. فکر میکنم در این نمایشگاه در خصوص سلطه کلام بر مجسمه صحبت میشود.
نادری پور افزود: ارجاعات تاریخی، متون و زبان یکی از مهمترین منابع الهام برای بسیاری از هنرمندان است بخصوص برای شمسی زاده، زمانی که از خلاقیت صحبت می کنیم این است که از کجا شروع کنیم و چطور ادامه دهیم. ما چیزی جز کلمه در اختیار نداریم و این کلمه خوراک هنرمند می شود.
همچنین سهراب احمدی، زبان شناس و نشانه شناس گفت: از ویژگی های این نمایشگاه قطه قطعه بودن و گسستی است که در بین فضاها دیده می شود. بین چیدمان تابلوها، کامپوزیت ها و دیگر آثار.
وی افزود: در این نمایشگاه از دیدگاه زبان با موضوع برخورد دارم. موضوع مهمی که برایم مطرح است استیتمنت (بیانیه) این نمایشگاه است که در برخی از نمایشگاه به تفسیر اثر تقلیل داده و به عنوان یک شی تزئینی از آن استفاده میشود. اما در اینجا از خود استیتمنت مدد میگیرم که به قطعه قطعه بودن و این گسست گفتمانی که به آن میگوییم “گسست گفته پرداز”، اشاره دارد. که تاثیر زبان کلامی بر زبان غیر کلامی (اثر تجسمی) را نشان میدهد.
احمدی ادامه داد: معتقدم در این نمایشگاه هنرمند از فرم است که به پژوهش میرسد و نظریه در آن مهم میشود. میگویم زبان کلامی متوالی است. از دو محور همنشینی و جانشینی ساخته شده، در نتیجه آثار به ما چندپارگی و قطعه قطعه بودن را نشان میدهد.