سینما

چرا فیلم من به جشنواره راه پیدا نمی کند؟

در طول دوره پخش اینها سوالاتی است که هر فیلمساز بارها و بارها از من می‌پرسد . در این مجال می‌خواهم به این سوالات بدون در نظر گرفتن تاخر و تقدم اشاره کنم.

به گزارش روزنه هنر، چقدر یک موضوع جذاب، جدید و متفاوت است؟ اگر موضوع کلیشه و تکراری است، نویسنده چه کار خارق‌العاده‌ای برای فرار از این مطلب داشته است؟ فیلمساز چه ایده متفاوتی را در بستر یک داستان تکراری می‌تواند به تصویر بکشد؟

۲- داستان پردازی

نحوه پرداخت یک داستان بسیار مهم است. یک داستان ثابت را می‌توان به مدل‌های بی‌شماری تعریف کرد. پس قطعا اولین مدلی که برای پرداخت و تعریف داستان به ذهن شما می‌رسد بهترین روش نیست. به همین داستان با روایت‌های متفاوت فکر کنید و ببینید کدام روایت کمتر دیده شده است.

۳- ذات کارگردانی

اینکه کارگردان سوای آموزش‌های علمی و تجربی، چه بینش و خلاقیت درونی در خصوص فیلمسازی دارد؟ فیلمسازی علاوه بر نیاز به آموزش‌های آکادمیک نیازمند استعدادی ذاتی است که مانند هنرهای دیگر باعث تفاوت بی‌شماری بین صاحبان خلق یک اثر هنری ثابت می‌شود.

۴- بازیگران نابازیگران

انتخاب بازیگر یکی از مهم‌ترین امور و اولیه‌ترین مراحل شروع فیلمسازی است. در فیلم‌های بلند و کوتاه به تعداد زیادی از افراد می‌توان اشاره کرد که با نام اسپانسر بازیگر یا آشنایان تهیه کننده و کارگردان از انها یاد می‌شود که هیچ دوره و کلاس مرتبطی در این زمینه ندیده‌اند و قطعا موفقیت گروه را تحت شعاع قرار خواهند داد. بدیهی است این مطلب را همه پس از ساخت فیلم خواهند فهمید اما هوش کارگردان باید این مطلب را زودتر از بقیه متوجه شود و از آن بگریزد.

۵- بریم بسازیم

تولید فیلم یک پروسه زمان‌بر و پر چالش است که به زمان مناسبی برای انجام امور پیش تولید نیاز دارد. شما نیاز دارید بارها و بارها به کوچک‌ترین مسائل این فیلم دقت کنید.
من بارها شنیدم که فیلمسازان می‌گوید تمام پلان‌ها در ذهنم است همه چیز را در ذهنم دارم، اما سر صحنه اینطور نیست و داستان آنطور که ما می‌خواهیم پیش نمی‌رود در نتیجه ما باید با صبر و حوصله تمام موارد را مکتوب روی برگ بیاوریم و ثانیه به ثانیه بدانیم که سر صحنه قرار است چه اتفاقی بیفتد. انگار کارگردان پیشگوی اعظم باشد.

۶- وضعیت صنعت
صنعت سینما در سال‌های گذشته اساساً تغییر کرده است، اما نحوه برخورد فیلمسازان با جشنواره‌های فیلم کند بوده است. ببینید در قدیم فیلمسازان کم و جشنواره ها بسیار کمتر بودند. جشنواره‌ها تنها بستری برای دیده شدن کار شما و پیشرفت شغلی شما بودند. اگر پول و قدرت لازم برای ساخت یک فیلم مناسب را داشتید، به احتمال زیاد به یک جشنواره بزرگ راه پیدا می‌کرد. شما وب سایتی نداشتید. بدون اینترنت، بدون یوتیوب، بدون Vimeo. هنگامی که انقلاب دیجیتال در حدود قرن بیست و یکم آغاز شد، فیلمسازی دموکراتیک شد و هر کسی می‌توانست فیلم بسازد. این برای افرادی که می‌خواستند فیلمساز شوند عالی است، اما یک پیامد ناخواسته داشت: انبوهی از فیلم‌ها. این امر به‌ویژه امروزه صادق است، زیرا فیلم‌سازان DSLR و حتی آیفون در گوشه و کنار هستند.
در واکنش به این هجوم گسترده فیلم‌های کوتاه، جشنواره‌های فیلم بیشتر و بیشتری در همه جا پدید آمدند. آنها هر سال صدها و حتی هزاران ورودی دریافت می‌کنند، اما فقط می‌توانند تعداد انگشت شماری را برنامه‌ریزی کنند. شما خوش شانس هستید اگر جشنواره‌ای که تعداد کارکنانش کم است، بیش از یک داور پرکار داشته باشد که در زمان استراحت ناهار، فیلم کوتاه شما را روی لپ تاپ خود تماشا کنند.
فیلم شما، هر چقدر هم که خوب باشد، می‌تواند به راحتی در دریای دیگر فیلمه‌ای کوتاه خوب گم شود. فیلم شما می‌تواند در چندین جشنواره بزرگ نمایش داده شود و همچنان هرگز مورد اقبال رسیدن به جایگاه اصلی خود قرار نگیرد.

۷- ماهیت و سیاست جشنواره‌ها
بسیاری از متغیرهای دیگر در بازی با جشنواره وجود دارد. علاوه بر این که فقط چند جایگاه برای فیلم کوتاه شما دارند، آنها اغلب معیارهای خاصی در مورد فیلم‌هایی که می‌پذیرند دارند. برای مثال، آن‌ها فیلم‌هایی را ترجیح می‌دهند که کمتر از ده دقیقه طول بکشند، زیرا برنامه‌ریزی گروهی از فیلم‌های کوتاه به این ترتیب آسان‌تر است. درام عروسکی تجربی سی و پنج دقیقه‌ای شما ممکن است انقلابی در فیلمسازی باشد، اما آنها باید پنج فیلم دیگر را رد کنند تا فیلم شما را بپذیرند.
همچنین، جشنواره‌های بزرگتر گاهی اوقات دوست دارند فیلم‌هایی را انتخاب کنند که در کنار هم قرار می‌گیرند و آنها را در گروه‌های نمایش موضوعی قرار می‌دهند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا